نمایشگاه انفرادی خط نقاشی های محسن کرمی
۲۷ مهر تا ۴ آبان ۱۳۹۷
گزینش نام دیو برای یک دسته از آفریده های هنری که دستمایه کارشان دبیره (الفبا)، خوشنویسی، نویسه و نگاره های رازوار است، شاید سهمگین و سربسته بنماید. همچنان که نام دیو…! اما در زبان باستانی واژه دیو به معنی درخشیدن و پرتو است، “Deva” در زبان سنسکریت به جای واژه خدا به کار می رود ولى در اساس به معنی «نور است، زیرا از ریشه ی دی گرفته شده است. دیوها در آیین هندیان آریایی جایگاه اهورایی داشتند و آسوراها، اهورا اهریمنان و شیطان ها بودند، زرتشت پس از رویگردانی با دیویسنه ها (دیوپرستان)، جایگاه ایزدان را در آیین خود دیگرگون کرده و نام ها جابجا شده و واژگون گردیدند. بزرگ ترین هنر و دانش دیو یسنه ها آفرینش خط بوده است، و از آنجایی که روشنایی و نور را پرستش می کرده اند، خورشید و دیگر گوی های (اجرام) نورانی آسمانی برایشان مقدس بوده است، ازین رو در دانش ستاره شناسی، زمان نگاری و دانش های پیوسته بدان ها مانند هندسه، اختربینی، زایچه، کیمیاگری، نمادگرایی رنگ ها و … چیرگی کامل داشته اند، بنابراین بکاربردن نمادهایی مانند سواستیکا، چرخ، که زمان و روند سیارات و کیهان است، بایسته بود. به کار گیری نگاره های بنیادین مانند چهارگوش، گردونه، سه گوشه، چلیپا (صلیب) و پی ریزی جهان شناسی شان به سان ماندالا ها و مراقبه و ژرف نگری با آن ها، از هنرهای ایشان بوده است . برگزیدن نام دیو بدین انگیزه می نماید که بنا به نوشتارایران، آفرینش دبیره و نوشتار را وابسته به دیوان می دانند و شاید اشاره و ایمایی دارد به روزگار باستانی و سرچشمه های نخستین جهان نگری اشراقی، شهودی و اندیشه انتزاعی و باز گرایش به گونه ای از آغازین گرایی در گونه های هنری که یادآور آن خاطره ازلی اند و شاید همانی که سهروردی ” کلمات المرموزه الأولین” می نامد و جاویدان خردش می خواند . لت های گردآوری شده در نمایشگاه، انگاره (تخیل) کتابی برگ برگ شده است که هرکدام از آن به گوشه ای از جهان پرت شده و هرکدام یک چهارچوبی (قاب) گشته است. مجموعه ای از نشان ها و رویه ها که بار معنای همسانی میان کیش ها و فرهنگ های گوناگون دارند و گویی گرد کهنه گی بر آنان نمی نشیند.
برخی از آثار هنرمند رنگ و بوی اسلامی دارد و به نوشتار خط کوفی نزدیک است. در یکی از مهمترین آنها، استفاده از رنگهایی با تم قرمز، در نگاه اول مخاطب را به یاد بیرقهای مذهبی و نوشتههای شیعی میاندازد.
برخی آثار یادآور سیاهمشق است اما کرمی توانسته به فرم های درهمتنیده ای برسد که گویا خاص اوست.
او می گوید:” بر خلاف قاعدهای که قرنهاست خوشنویسی با ادبیات دارد اینجا خط در خدمت پیام ادبی و شعر نیست. اینجا فلسفه و در عین حال رمز و خطوط رمزین به چشم میخورند.”
در آثار محسن کرمی، گاهی به جدولهای متقاطع و مدور برمیخوریم که پیشزمینه ذهنی ما از جادو و نوشتار علوم خفیه را زنده می کند، او در این باره می گوید:” در روزگاری الفبایی رمزین وجود داشته که حضوری مشترک در ریاضیات، نجوم و کیمیاگری داشت، من به دنبال هنر پیشا الفبایی و آغازینم.”
رنگ در کارهای این هنرمند به یکی از مهمترین ابزار بیان مفهوم تبدیل شده است که اتفاقا از جنبه زیباییشناسی هم قابل اعتنا است. هنرمند گاهی به سمت رنگهای گرم و تند رفته و گاهی ترکیبی ملایم از تیرگی و روشنایی را به کار خود آورده است.
او توضیح داد:” به لحاظ حوزه مطالعاتی و فکری چون وابسته به حکمت اشراق هستم، مفاهیم نور و تاریکی برای من معانی عمیقی دارد و با آنها اصولا در کارهایم معنی میسازم. در جهان باستان رنگهایی اصلی وجود داشت که میانه سیاه و سپید در نوسان بودهاند و در جهان ایرانی رنگهایی که به رنگ و طیف نور و روشنی نزدیک بودهاند بسیار مقدس اند. از طیف کبود که امروزه به آن آبی میگویند تا زرگون(طلایی) کیفیتهای گوناگونی هستند که موقعیتهای گوناگون خورشید در آسمان اند و همه اینها به سبب پیشینه دانش زمان سنجی و گاهشماری نزد مردمان ایران زمین است.”
گرچه زیبایی گرافیکی و هندسی نقاشیهای محسن کرمی در نگاه نخست توجه بازدیدکننده را به خود جلب میکند اما مشاهده هر یک از آنها ممکن است زمان زیادی از مخاطب بگیرد. زیرا درون هر یک از آنها پر از رمز و راز و سمبلهای نوشتاری است. گویا کدهایی از جهان باستان در آنها جاگذاری شده است.
بخشی از یادداشت هنر آنلاین بر نمایشگاه دیونگاشت